در طلب نیستم و فقط عاشقم
يكشنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۴۹ ق.ظ
از یادم رفتی،تقدیر مرا به فراموشی برد/از یادم رفتی،خودم هم از یادم،رفتم!!!/به یادم آمدی ،دوباره دانستم روح دارم/در تو پی چیزی بودم،یافتش!!تو را گم کردم/اما باز که تو را یافتم،آن چیز را گم کردم!!!/من آن چیز را بارها از خدا و تو طلبیدم!!!/من از آن چیز، دردها به خود انداختم!!!/این روزا خسته از طلب و درد،آن چیز را به دور انداختم/ ولی ناگه قلبم سنگین شد،لمس کردم و بوییدم و بوسیدمش/آن چیز فریاد قلب من بود که می شنیدمش/قلبم عاشقت بود،فریاد می زد/من فریاد را شنیدم ولی قلبم را ندیدم!!/از وقتی که آن چیز را با تمام زیباییش خاموش کردم،با قلبم که عاشق توست یکی شدم
- ۹۵/۰۳/۳۰