عشق اصیل

زندگی تنها زمینی است که در آن بذر عشق ما شکوفه می دهد

عشق اصیل

زندگی تنها زمینی است که در آن بذر عشق ما شکوفه می دهد

مشخصات بلاگ

گاهی وقت ها،اتفاقی در زندگی پیش می آید که به ظاهر زندگیمون خیلی اثر نداره اما در باطن زندگیمون خیلی موثر است.من چیزی را یافتم که مطمئنم "اصل"هست."اصلی"که هر بار گذشتم از کنارش،اما باز رو به روی من ظاهر شد (این اصل را من کم کم و به ترتیب تعریف می کنم )

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

گرچه گذشت عمر من باز ز سر بگیرمش

پنجشنبه, ۱۲ آبان ۱۴۰۱، ۰۵:۲۰ ب.ظ

توی همون روزهایی که دوباره تصمیم گرفته بودم خودم رو پیدا کنم یاد یه کتاب افتادم که وقتی دبیرستانی بودم خوندمش.

نمی دونم دقیقا در این کتاب (فیه ما فیه)بود  یا کتاب دیگه ای از مولانا که یک نوشته ای خوندم با این مفهوم که ما دو مدل دیدن در زندگی داریم یک جور که با این چشم  جسمی‌مون می بینیم و‌ یک جور دیگه رو با چشم روحمون می بینیم و این دو دیدن با هم خیلی فرق داره.

 (وقتی با این مفهوم آشنا شدم  توی دلم آرزو کردم ای کاش بشه با چشم دیگرم ببینم...)

شاید "اصلی "که زندگی به من نشون داد دقیقا برآورده شدن همین آرزوی من بود.

هر چند که اون زمان برداشت من از چشم دیگر دریچه ای از روح بود و اما چیزی که زندگی نشون داد دیدن با چشم روح نبود!!

من این  "اصل" رو با درکی وسیع تر از فردیت خودم به هر معنایی فهمیدم یا دیدم!!!!!.

 همین یادآوری ها باعث شد که کتاب "فیه ما فیه"رو بعد سالیان و سال بخرم.

گاهی وقت ها چشمم رو می بندم و به تصادف صفحه ای ازش رو باز می کنم،می خونمش و ندایی ازش دریافت می کنم.

(گاهی حرفی و نوشته ای و یا هر چیزی می تونه پیامی از زندگی رو به ما برسونه که اثری  روی درون ما می گذاره!)

من دارم  کم کم تو مسیری قرار می گیرم  که در اون خودم رو پیدا می کنم...

دوباره از دورنم به تو نزدیک شدم،نزدیکی که درد داره چون مثل این هست که  دارم کراست های یک زخمی که در حال بهبوده رو جدا می کنم و یه جایی از زخم تازه می شه و خون ازش فوران می کنه.

یه چیزهایی به غیر درد هم هست که مداوم مثل غبار روش می شینه مثل ترس،قضاوت،حس حقارت،عصبانیت،عقلانیت،شک،غم فراق و  احساس گناه و گلایه و اسارت....

من اگر بخواهم این"اصل" رو در خودم زنده نگه دارم باید مداوم  این غبارها رو از روش پاک کنم.

این روزها دوباره حتی با وجود این غبارها و حس دلتنگی و گریه ها یک چیزهایی هم در من  داره زنده می شه 

و اون اینه:حس حیات و آرامش عمیق و انگیزه ای دیگری برای زیستن!

و  همچنین قلب من دوباره داره رقتی رو در خودش ایجاد می کنه....!

این" رقت قلب" همون چیزی هست که هر وقت خیلی زمخت می شوم به دنبالشم.....!

 

 

  • Nirvana Atela

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی