تاریکی
پنجشنبه, ۱۹ خرداد ۱۴۰۱، ۰۷:۱۵ ب.ظ
من پرستش می کنم
هر دقیقه،هر ثانیه
آن قلب پاکی را
که رهگذر این عالمم کرد!
اینجا خانه من هست!
آنجا خانه من هست!
تا زمانی که این عشق را عبادت می کنم
هیچ کجا،غریب نیستم!
در سکوت گلایه می کنم
در سکوت مرهم ها می شنوم
آخر این گفته ها و شنیده ها
از توان کلام،خارج هست!
نفسی از ایمانم می آید و می گوید
بر هیچ باوری،یقینی نیست!
ویقین به دور از باورهاست!
من این را می دانم
اما یافتنش آسان هست
فقط باید از ترس ها بگذرم.....
چشم ها را می بندم!
از ترس ها می گذرم!
و در پس این عالم نور
جهان تاریکی را می یابم
و از آن،درخشان می شوم..!
- ۰۱/۰۳/۱۹