دروغ
شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۳۷ ب.ظ
از کجا شروع شدم
و در کجا پایان می یابم
نمی دانم!!!
از دل ستاره آمدم
یا ته دریا
به خاطر ندارم!!!
در مسیر عبور از رنگین کمان
هر لحظه کدامین رنگ را به خود گرفتم
فراموش کردم!!!
نمی دانم و به یادم نمی آورم
اصالتم را....
رو به آینه،هیچ تصوری از خود نمی یابم
جز ترس و تردید و حسرت
و شوق زیستن که در آن بین
گاهی رخ می نماید
در هر هوایی خفه می شوم
جز آن هوا که بوی عشق داشت
و بر قلب من طوفان می کرد
و نیزه اشک را بر دلم می زد
در میان گفتن تمام"دوست دارم ها"
این که گفتم خودم را دوست دارم
دروغ بود،دروغ.....
"خودم برای خودم"
خلاصه شد به دردی در سینه
و این را دوست ندارم
- ۹۵/۱۰/۲۵