عشق اصیل

زندگی تنها زمینی است که در آن بذر عشق ما شکوفه می دهد

عشق اصیل

زندگی تنها زمینی است که در آن بذر عشق ما شکوفه می دهد

مشخصات بلاگ

گاهی وقت ها،اتفاقی در زندگی پیش می آید که به ظاهر زندگیمون خیلی اثر نداره اما در باطن زندگیمون خیلی موثر است.من چیزی را یافتم که مطمئنم "اصل"هست."اصلی"که هر بار گذشتم از کنارش،اما باز رو به روی من ظاهر شد (این اصل را من کم کم و به ترتیب تعریف می کنم )

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین مطالب

هر چه از دل برآید بر دل نشیند

يكشنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۴۱ ب.ظ

می دونی!تو من رو به خیلی از بهترین آرزوهام رسوندی!!!:١-یک روزی آرزو کردم که خدا رو درک کنم٢-از این جمله که می گفتن برامون مرگ مثل این می مونه که از خواب بیدار می شویم،خوشم نمی آمد و یک بار با قاطعیت به خودم گفتم:نه!من قبل از مرگ بیداریم رو تجربه می کنم٣-و اینکه  یک بار از یکی ازنوشته های مولانا این رو فهمیدم:که ما آدم ها،واقعیت هم رو نمی بینیم و زمانی می تونیم کسی را به واقع ببینیم که روحش رو ببینیم(من دلم خواست که اینجوری بتونم ببینم)٤-دلم می خواست رشد روحی کنم و استادی رو داشته باشم.من ١- خدا یا ذات اصیل رو دیدم(حین غرق شدن در عشق تو)طوری که به ذهنم خطور نمی کرد٢-در همون دیدار،بیداری قبل مرگ رو تجربه کردم،طوری که بعد از اون دیگه دغدغه من این بود که یک وقت، بعد مرگ نتونم این بیداری را به این راحتی تجربه کنم٣-نه فقط روح بلکه بهشت را هم دیدم(روح یا شاید هم فراتر از اون رو دیدم زمانی که با چشمای دنیایی خودم به زیر شانه راست تو ذل می زدم و برایم پر از لذت بود،من داشتم با چشمام در جسمت،روحت رو می دیدم.می دونی چرا می گویم،بهشت رو دیدم چون نهایت یگانگی بین سخت ترین بخش ماده با ذات اصیل یا خدا همان بهشت هست،برای همینه که بهشت تصویر جسمانی داره پس من وقتی به زیر شانه راستت ذل می زدم،داشتم بهشت رو هم می دیدم٤-استاد روحانیم رو از قبل می شناختم نه به عنوان استاد!بلکه به عنوان اعقاید موروثی،اما بعد از دیدن تو فهمیدم استادمه و باهاش بیشتر انس گرفتم(به خاطر اسمتت که مثل تنگلر بود،و اینکه بعد از دیدار تو من یک بار جسمش را هم دیدمش،هر چند انتظار نداشتم...و یک بار به بالینم اومد،درسی رو به من یاد داد ،همون پرده ای که نذاشت ببینمش و همون پرده ای که باقی هست ...)من می خواستم،به تنهایی و با روح و روانم با ذات اصیل یگانه شوم،تو اومدی تا به عنوان یکی از درسهای استادم این را یاد بگیرم،برای این یگانگی به قلبم(مرکز قلبم توئی)و استادم نیاز دارم،تو رو ذات اصیلم،جذب کرد٢-تو پاسخ سوال من از خدا بودی!٣-تو  مهم ترین درس استادم بودی برای همین هیچ وقت در دنیای من پایان نداری.اگر بگویم تو زیباترین چیزی هستی که دیدم،حرفم اغراق نداره!و دیدن این همه زیبایی واقعا سخته و گاهی ترسناک و خواستنی....راستی الان می دونم نباید برای حرفهایی که می زنم ترس داشته باشم چرا که دیگه یقین دارم "هر چه از دل برآید بر دل نشیند"...

  • Nirvana Atela

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی