یقین
چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۳۹ ب.ظ
از وقتی که
حقیقت ناب من
از پس واقعیت دیروز و امروز و فردای من
آشکار شد
زندگی برای من سخت هست
آخر این حال بیرونی ام
طاقت حال درونی ام ،را ندارد
زندگی برای من سخت خواهد ماند
برای اینکه خودم باشم
باید بهاء بپردازیم
ولی در این همه سختی
من همیشه امیدی دارم
از جنس "یقین"
من به آسفالتهای خیابان
به بلندی های این شهر
به تمام آدم ها
به خودم
به تو
به هر چیزی که حتی
به چشم نیاد
"اعتماد"دارم
و باور دارم
همه چیز زمخت این عالم
لطافت مرا در من
زنده نگه می دارد
و ایمان دارم
راه گمشده من
پیدا خواهد شد
(این وعده زندگی به من است)
و می دانم
لغزش های من
برطرف خواهد شد
(این خواست خدا
و در توان من است)
می دانی؟!
این همه "یقین" را
خود خدا
در اوج ترسهایم
به من داده است
- ۹۵/۰۶/۲۴